دنیای فروش ، بازاریابی و موفقیت

۸ مطلب با موضوع «گامهای یک فروشنده» ثبت شده است

ترغیب خریداران به خرید بیشتر



موسسات زیادی وجود دارد که مستقیما در تماس با خریدار هستند ( مانند پیتزا فروشیها ، سوپرمارکتها ، پیکهای محلی و ...) که با بالا رفتن رقابت در بازار نیاز به تبلیغ و ترغیب بیشتری برای جلب مشتری دارند ، معمولا به صورت سنتی این گونه موسسات اقدام به تبلیغات معمولی می کنند که نتایج معمولی هم در پی خواهد داشت لذا اگر بتوان در این بین فعالیتهای ابتکاری داشت میتوان در جهت جذب هرچه بیشتر مشتریان  اقدام کرد.

چند پیشنهاد :

ارائه cd هدیه : موسسات نامبرده میتوانند همراه با ارائه کالای خود بصورت هدیه از  cdهای کارتون مجاز موجود در بازار استفاده کنند، این  cd هارا میتوان کپی نموده و از این طریق هزینه تمام شده آنها را کاهش بدهیم (برای آن دسته که از طریق موسسات عرضه نشده و اصطلاحا شامل قانون حق کپی نمی شوند)

البته اگر شما خود صاحب هیچ یک از مراکز فوق نیستید میتوانید تامین کننده cd برای آنها باشید  به این صورت که به آنها پیشنهاد  کنید و در صورت موافقت برای آنها cd ها را در منزل توسط کامپیوتر خود کپی نمائید و درآمد خوبی از این راه داشته باشید در عین حال ممکن است شما بگوئید من اگر بخواهم مثلا به ازای هر پیتزا یک cd به مشتری بدهم از لحاظ هزینه برایم صرف نمی کند ، پاسخ در این است که این هدیه ها لزوما نباید برای همه مشتریان باشد و مثلا میتوانید به ازای هر 3 عدد پیتزا یک cd هدیه کنید به این صورت مشتریان تشویق به خرید بیشتر از شما خواهند شد.

در مورد پیکهای محلی هم این ایده میتواند کاربرد خوبی داشته باشد ، اکثرا می بینیم که این قبیل پیکها درب منازل انداخته میشوند ولی مطالب آنها به حدی تکراری و یکنواخت شده است که مردم رغبت زیادی به دیدن آنها ندارند و در بسیاری موارد دیده میشود که در باران و خاک جلوی درب منازل افتاده و کسی آنها را برنمی دارد ، با استفاده از این ایده میتوان کاری کرد که هرماه اشخاص برای دریافت پیک آن ماه لحظه شماری کنند چون مایلند cd داخل آنرا داشته باشند، این کار باعث میشود آگهی دهندگان هم  با رغبت بیشتری نسبت به دادن آگهی اقدام کنند و تعداد مشتریان بیشتری در نهایت نصیب پیک شوند


2- ارائه کارتهای خرید (کوپن خرید) : این ایده به نظر من برای اغذیه فروشیها میتواند بهترین کاربرد را داشته باشد.

اگر قصد خرید ساندویچ و یا پیتزا برای اعضای خانواده داشته باشید و بدانید فلان اغذیه فروشی علاوه بر داشتن کیفیت خوب به ازای هر 5 هزار تومان خرید کارت خرید 500 تومانی به شما میدهد تا بتوانید در خریدهای بعدی از آنها استفاده کنید آیا در خرید خود از آن محل تردید می کنید.

البته مراحل اجرایی آن باید به این صورت باشد که کارتهایی با رقم و نام فروشگاه چاپ شود و به مشتری تحویل شود تا با ارائه آنها بتواند در خرید بعدی خود به میزان قید شده از کارتها  بهره مند شود و باعث خواهد شد تا برای خرید بعدی هم مشتری از خود شما خرید کند.

Cd هدیه و یا کارت خرید صرفا به عنوان دو مثال قید شد و میتوان آنرا با اندکی ابتکار و خلاقیت ایده های بسیار متنوعتری به کار برد.

طرف مقابل ما کیست ؟




طرف مقابل ما کیست ؟

یکی از مهمترین اشتباهاتی که برخی از فروشندگان انجام می دهند و همین اشتباه باعث عدم موفقیت آنها در فروش می شود این است که مشتری را فقط به چشم یک منبع درآمد می بیند در صورتیکه هر مشتری برای خود شخصیت ، طرز فکر و اخلاق خاص خود  دارد و تنها با ایجاد یک رابطه دو طرفه درست اعتماد مشتری جلب خواهد شد .

چنانچه مشتری احساس کند فروشنده فقط به فکر منافع خود است و خواسته های خریدار را در نظر نمی گیرد ترجیح می دهد خرید خود را از جای دیگری انجام بدهد چون فکر می کند در رابطه با خرید خود ضرر کرده و آنچه می خواسته بدست نیاورده است ، در عین حال چه بسا مشتریانی که ترجیح می دهند کالا حتی گرانتر از جایی بخرند که با آنها با خوش خلقی برخورد می کنند .

این مورد بارها برای خود ما هم اتفاق افتاده و برای همه ما آشنا است .

باید بدانیم که مشتریان از ما کالا نمی خرند بلکه پول خود را برای داشتن احساسی بهتر به ما می دهند .

مشتری یک اغذیه فروشی غذا را برای لذت بردن از طعم آن می خرد

مشتری اسباب بازی فروشی برای لذت بردن از اوقات خود با فرزندان خرید می کند

مشتری فروشگاه لوازم ورزشی برای لذت بردن از اندامی زیبا و مناسب خرید می کند

مشتری یک دکتر برای لذت بردن از سلامتی خود به دکتر مراجعه می کند و .............

با نگاهی به اطراف خود نمونه این خواسته های برای لذت بردن از زندگی را به وضوح می بینیم پس باید بدانیم مشتریان ما روبوتهایی نیستند که قلک خود را برای تخلیه به محل کسب ما بیاورند و هرگونه حرکت و گفتاری که به آنان لطمه بزند مثل این است که با دست خود آنها را به رقبا تسلیم کنیم.

پس با دقت بیشتری به آنها و رفتار خود دقت کنیم.

روند خرید مشتری از فروشنده


روند خرید مشتری از فروشنده

بسیاری از فروشندگان از خود می پرسند چرا بعضی مشتریان از من خرید می کنند و بعضی فقط به فروشگاه من سری می زنند و بدون خرید فروشگاه را ترک می کنند ، می خواهیم بصورت کلی و اجمالی روند خرید مشتری را بررسی کنیم :

مشتری در سه مرحله نسبت به خرید و یا عدم خرید خود قضاوت و تصمیم گیری می کند:

1-    یک سوم قضاوت مشتری در مرحله ورود به فروشگاه انجام می شود که این قضاوت بر مبنای عوامل زیر است :

الف ظاهر فروشنده که بایستی برازنده و مرتب باشد ، نیازی نیست حتما لباس شما از برندهای مشهور و معروف باشد یا عطرهای گرانقیمت زده باشید بلکه باید ظاهر شما آراسته ، مرتب و تمیز باشد همچنین وضعیت مو و زیورآلات شما باید متناسب با محیط کار شما باشد اگر محیط کار شما نسبتا رسمی و اداری است پوشیدن کفش اسپرت و پیراهن یقه باز و زیور های طلا بخصوص برای مردان باعث ایجاد جو نامناسب در تصمیم گیری مشتریان خواهد شد.

ب -  ظاهر فروشگاه : منظور از ظاهر فروشگاه نوع چیدمان کالاها ، تمیزی محیط و نوع نور پردازی محیط می باشد که بسیار در تصمیم گیری مشتری موثر است ، در نظر بگیرید اگر داخل یک فروشگاه تاریک و یا کثیف باشد آیا یک خانم تمایلی برای دیدار از کالاهای داخل فروشگاه خواهد داشت؟

2-    یک سوم بعدی قضاوت مشتری مربوط به نحوه برخورد فروشنده با مشتری است ، این بارها برای همه ما اتفاق افتاده که برای خرید به یک فروشگاه مراجعه کرده و بدلیل برخورد بسیار بد و یا بی تفاوتی فروشنده با ناراحتی آن فروشگاه را ترک کرده ایم ، باید بیاد داشته باشیم که کار و کسب ما با وجود مشتری رونق دارد و چنانچه مشتری وجود نداشته باشد ماهم شغلی نخواهیم داشت بنابراین باید در موقع مراجعه مشتری با تمام وجود و در نهایت ادب و نزاکت اطلاعات درخواستی را در اختیار مشتری بگذاریم در این حالت است که میتوانیم توقع داشته باشیم مشتری بجای رقبا از ما خرید نماید.

3-    و اما سومین عامل اصلی در قضاوت مشتری برای خرید اطلاعات فنی فروشنده راجع به کالای خود است ، این عامل بسیار مهم بوده و چنانچه مشتری احساس کند فروشنده نسبت به کالایی که به او ارائه می کند تسلط کافی ندارد قطعا از خرید منصرف خواهد شد بنا براین سعی کنید اطلاعات خود را به حد کامل برسانید ، سعی کنید آخرین بروشورها و اطلاعات را مطالعه کنید ، از اینترنت اطلاعات بگیرید و گزارشات و مقالات موجود در نشریات را راجع به کالاهای خود با دقت مطالعه کنید .

اینها عواملی هستند که به شما کمک می کنند بتوانید تاثیر بهتر و بیشتری بر روی مشتری خود داشته ، و فروش بهتری داشته باشید.

با آرزوی موفقیت

محمدرضا امین

89/11/11

 

از روی ظاهر درباره مشتری قضاوت نکنید


از روی ظاهر درباره مشتری قضاوت نکنید

قیمت دستگاههای ارائه شده در محیط کار ما نسبتا بالا هستند و معمولا افراد طبقه متوسط و بالاتر توان خرید آنها را دارند ، یکی از سرگرمیهای همکاران من این است که موقع پارک اتومبیل مشتری روبروی فروشگاه از نوع اتومبیل وی حدس بزنند که چه دستگاهی خواهد خرید ( البته همانطور که اشاره کردم این مورد فقط جنبه شوخی و سرگرمی دارد ) در عین حال حقیقت مهمی در دل آن وجود دارد که نشان می دهد فروشندگان معمولا از روی ظاهر مشتری راجع به او و خریدش قضاوت می کنند و این مسئله باعث می شود با افرادی که از دیدگاه آنها ظاهر مناسبی ندارند برخورد مناسبی نداشته باشند.

در طول دوره کاریم در رشته های مختلف بهترین فروشها را به افرادی داشته ام که در نظر اول ظاهرشان اصلا مرتب نبود ولی با اندکی گفتگو با آنها متوجه شدم توان مالی مناسبی دارند .

همانطور که در مقاله های قبلی هم اشاره کردم فروش زمانی قطعی می شود که یک ارتباط درست مبنی بر اعتماد مشتری به فروشنده برقرار شود و یکی از مهمترین عوامل ایجاد این اعتماد نحوه برخورد فروشنده با خریدار است .

چنانچه فروشنده در ارتباط با خریدار دچار پیش داوری شود مطمئنا انرژی لازم برای ارائه مناسب کالای خود صرف نکرده و در نتیجه مشتری مجاب به خرید از وی نخواهد شد

طرف مقابل ما کیست ؟


طرف مقابل ما کیست ؟

یکی از مهمترین اشتباهاتی که برخی از فروشندگان انجان می دهند و همین اشتباه باعث عدم موفقیت آنها در فروش می شود این است که مشتری را فقط به چشم یک منبع درآمد می بیند در صورتیکه هر مشتری برای خود شخصیت ، طرز فکر و اخلاق خاص خود  دارد و تنها با ایجاد یک رابطه دو طرفه درست اعتماد مشتری جلب خواهد شد .

چنانچه مشتری احساس کند فروشنده فقط به فکر منافع خود است و خواسته های خریدار را در نظر نمی گیرد ترجیح می دهد خرید خود را از جای دیگری انجام بدهد چون فکر می کند در رابطه با خرید خود ضرر کرده و آنچه می خواسته بدست نیاورده است ، در عین حال چه بسا مشتریانی که ترجیح می دهند کالا حتی گرانتر از جایی بخرند که با آنها با خوش خلقی برخورد می کنند .

این مورد بارها برای خود ما هم اتفاق افتاده و برای همه ما آشنا است .

باید بدانیم که مشتریان از ما کالا نمی خرند بلکه پول خود را برای داشتن احساسی بهتر به ما می دهند .

مشتری یک اغذیه فروشی غذا را برای لذت بردن از طعم آن می خرد

مشتری اسباب بازی فروشی برای لذت بردن از اوقات خود با فرزندان خرید می کند

مشتری فروشگاه لوازم ورزشی برای لذت بردن از اندامی زیبا و مناسب خرید می کند

مشتری یک دکتر برای لذت بردن از سلامتی خود به دکتر مراجعه می کند و .............

با نگاهی به اطراف خود نمونه این خواسته های برای لذت بردن از زندگی را به وضوح می بینیم پس باید بدانیم مشتریان ما روبوتهایی نیستند که قلک خود را برای تخلیه به محل کسب ما بیاورند و هرگونه حرکت و گفتاری که به آنان لطمه بزند مثل این است که با دست خود آنها را به رقبا تسلیم کنیم.

پس با دقت بیشتری به آنها و رفتار خود دقت کنیم.


دریافت بصورت فایل پی دی اف 

اژدهایی خاموش به نام تلقین


در شرایط اقتصادی ناسازگار با کار و کسب یکی از بدترین اعمالی که میتوان انجام داد گوش دادن به صحبتها و اخبار نا امید کننده است زیرا این قبیل امور مانند دامی سمی است که تمامی قوه خلاقه انسان را فلج کرده و از انجام هرگونه کار مثبت جلوگیری می کند.

به همین ترتیب افرادی هم که دائما غرغر می کنند و اخبار بد را نقل می کنند میتوانند مشکل آفرین باشند ، پس اگر می خواهید در شرایط سخت هم بتوانید کار و کسب خود را رونق دهید از موارد ذکر شده دوری کنید.

اخبار بد و تکرار آنها باعث ورود آنها به ضمیر ناخودآگاه شما شده و تلقین این خبرها جلوی فعالیتهای مفید را می گیرد.

در ادامه یک حکایت برای شما آورده می شود تا تاثیر تلقین در کسب و کار را بهتر دریابید.

مردی در کنار جاده، دکه ای درست کرد و در آن ساندویچ می فروخت. چون گوشش سنگین بود، رادیو نداشت. چشمش هم ضعیف بود، بنابراین روزنامه هم نمی خواند. او تابلویی بالای سر خود گذاشته بود و محاسن ساندویچ های خود را شرح داده بود. خودش هم کنار دکه اش می ایستاد و مردم را به خریدن ساندویچ تشویق می کرد و مردم هم می خریدند.

کارش بالا گرفت لذا او ابزار کارش را زیادتر کرد. وقتی پسرش از مدرسه نزد او آمد به کمک او پرداخت. سپس کم کم وضع عوض شد. پسرش گفت: پدر جان، مگر به اخبار رادیو گوش نداده ای؟ اگر وضع پولی کشور به همین منوال ادامه پیدا کند کار همه خراب خواهد شد و شاید یک کسادی عمومی به وجود بیاید. باید خودت را برای این کسادی آماده کنی. پدر با خود فکر کرد هر چه باشد پسرش به مدرسه رفته به اخبار رادیو گوش می دهد و روزنامه هم می خواند پس حتماً آنچه می گوید صحیح است. بنابراین کمتر از گذشته نان و گوشت سفارش داده و تابلوی خود را هم پایین آورد و دیگر در کنار دکه خود نمی ایستاد و مردم را به خرید ساندویچ دعوت نمی کرد. فروش او ناگهان شدیداً کاهش یافت. او سپس رو به فرزند خود کرد و گفت: پسرجان حق با توست. کسادی عمومی شروع شده است.

افغانی ها ضرب المثلی دارند بدین مضمون که اگر کسی به تو گفت اسب، به او اعتماد نکن... اگر دو نفر پیدا شندن و به تو گفتند، کمی درباره خودت فکر کن. اما اگر سه نفر پیدا شندن و به تو گفتند که اسبی حتماً یک زین برای خودت سفارش بده. این ضرب المثل به خوبی اثر القائات منفی دیگران را بر ما نشان می دهد.

آنتونی رابینز یک حرف بسیار خوب در این باره زده که جالبه بدونید: اندیشه های خود را شکل ببخشید در غیر این صورت دیگران اندیشه های شما را شکل می دهند. خواسته های خود را عملی سازید وگرنه دیگران برای شما برنامه ریزی می کنند.

در واقع اون پدر داشت بهترین راه برای کاسبی رو انجام می داد اما به خاطر افکار پسرش، تصمیمش رو عوض کرد و افکار پسر اونقدر روی اون تأثیر گذاشت که فراموش کرد که خودش داره باعث ورشکستگی می شه و تلقین بحران مالی کشور، باعث شد که زندگی اون آدم عوض بشه.

دریافت بصورت فایل پی دی اف 









قدم دوم



یکی از ابزارهای اساسی که هر فروشنده برای رسیدن به موفقیت می تواند از آنها بهره مند شود سئوال است . البته سئوالاتی که پاسخ آنها بتواند در جهت کاملتر شدن تواناییهای او کمک کند.

به هنگام موفقیت در فروش کالا از خود بپرسید : چه کاری را خوب انجام دادم ؟

پاسخ این سئوال نقاط قوت شما را برایتان آشکارتر می کند و به شما نشان می دهد مشتریتان به چه چیزهایی بیشتر اهمیت می دهد.

در هنگام عدم موفقیت هم از خود بپرسید : چه کارهایی را میتوانستم بهتر انجام بدهم ؟

این سئوال بجای تاسف خوردن از عدم فروش و تمرکز بر نقاط ضعف ، به شما کمک می کند بدون بزرگتر کردن ضعفها بتوانید بر آنها غلبه کرده و آنها را از بین ببرید . اما اگر بپرسید چه کاری را بد انجام دادم ؟ نقاط ضعفتان بر ذهن ناخودآگاه غلبه کرده و دفعات بعدی هم آنها تکرار خواهید کرد.

پس باید متوجه باشیم که سئوالهای ما میتوانند مستقیما در نتجه گیری نهایی ما تاثیر داشته باشند.


دریافت بصورت فایل پی دی اف



قدم اول


از تغذیه فکر غافل نباشید

همانطور که جسم ما برای ورزیده شدن نیازمند تغذیه و ورزش است فکر ما هم نیاز به تغذیه مناسب دارد چنانچه یک ورزشکار قبل از شرکت در مسابقات ورزشی شروع به سیگار کشیدن کند ، هر روز نوشابه و شیرینیجات بخورد و تمرین نکند آیا در مقابل دیگر شرکت کنندگان شانسی خواهد داشت.

این مسئله در مورد رقابت در دنیای کسب و کار هم صحت دارد .

در صورتی که از مطالعه راجع به شغل خود غافل باشیم و کورکورانه کار خود را به روشی که قبلا انجام می شد انجام بدهیم چطور انتظار داریم در مقابل دیگرانی که مرتبا در حال افزودن اطلاعات خود هستند موفق باشیم.

دنیای کسب و کار دنیای بی رحمی است و در آن جایی برای کسانی که تعلل می کنند وجود ندارد و آنها به راحتی حذف خواهند شد پس باید هشیار باشیم.

راه چاره چیست؟

کافی است هر روز بین نیم ساعت تا یک ساعت از وقت خود را به مطالعه راجع به شغل خود اختصاص بدهیم ، شاید پاسخ بدهید که فرصت کافی برای این کار ندارم اما باید بدانیم با کمی زودتر برخواستن از خواب صبحگاهی می توانیم این زمان را برای خود ایجاد کنیم در عین حال میتوانیم با اندکی کاستن از اتلاف وقتهایی مانند دیدن تلویزیون این زمان را به مطالعه بپردازیم.

باید بدانیم که اگر میخواهیم جزو پیشروان بوده و از افراد عادی  جدا باشیم باید بهای آنرا هم بپردازیم.

در کتاب بزرگترین راز دنیا نوشته شده است :

کشتارگاه گوسفندان سرنوشت محتوم من نیست ، من شیرم و از همپایی گوسفندان دوری خواهم کرد