فرصت‌های شغلی در بحران‌های اقتصادی
- پنجشنبه, ۲۹ مهر ۱۳۸۹، ۱۲:۳۴ ب.ظ
- ۰ نظر
بحران‌های اقتصادی معمولا همراه با تاثیرات و تبعات گوناگون اقتصادی و اجتماعی در کشورهای مختلف هستند و در این میان ما در هنگام این بحران‌ها شاهد کاهش فرصت‌های شغلی در جوامع مختلف هستیم.
در هنگام تشدید این بحران‌های اقتصادی باید با مدیریت منابع انسانی خیلی سریع عکس العمل نشان دهیم و حتی می‌توان به این بحران به عنوان فرصتی برای خلق ایده ها و فرصت‌های شغلی جدید نگاه کرد. در ادامه مدیریت فرصت‌های شغلی را در بحران‌های اقتصادی مورد بررسی قرار می‌دهیم.
بحران اقتصادی چیست؟
بحران اقتصادی همان تحولاتی هستند که بطور مستقیم و غیر مستقیم جریان عادی کسب و کار را مختل می نماید. این اختلال در برخی موارد عده ای را منتفع و عده ای را متضرر می کند.
تحولات سیاسی، ظاهری غیر اقتصادی داشته و لیکن عمدتاً در پس پرده با اهداف اقتصادی شکل گرفته و بالطبع بطور کوتاه مدت و یا دوره ای بلند تاثیرات خود را در جریانات اقتصادی نشان خواهد داد. در برخی موارد این تحولات در سطح شهر، کشور و بعضاً جهانی است که با کوتاه شدن مسیرهای اطلاعاتی امروزه ، حتی روستاییان نیز با امکانات ارتباطی عصر امروز در جریان کوچکترین تحولات محلی و جهانی بوده و به همین دلیل موج های اقتصادی با سرعت خارق العاده ای به سطح کسب و کارهای متوسط (SME) می رسد.
فرصت ها در دل تهدیدها
همانطور که در اطرافیان خود دیده و شنیده اید، همیشه بحران های اقتصادی همه را متضرر نمی کند، بلکه عده ای با هوش و شم اقتصادی خود می توانند از تهدیدهای بوجود آمده فرصت سازی کنند. چرا که شانس و اقبال به افراد آماده می رسد نه افرادی که همیشه بدنبال بهانه ای برای ضعف عملکرد خود دارند. از این جمله فرصت‌های شغلی در ذیل تقدیم می گردد:
- تهدید تحریم کالا :
- تولید کننده ها می تواند در دوران تحریم از فرصت هایی چون تحقیقات و تولید به شرط اقتصادی بودن بهره ببرند.
- بازرگانان می توانند همیشه کالای تحریمی با توجیه منطقی گران تر به مشتری به فروش برسانند. پس نسبت به تأمین کالاهای تحریمی، به شرط نیاز مشتری، مشتاقانه آن را دنبال کرده و راه های آن را بیابید.
- تهدید کاهش نقدینگی : با کاهش منابع مالی در سطح کارفرمایان و مشتریان
- خدمات فنی : همیشه ارزش کارهای خدماتی درآمد کمتری داشته ولی سود حداقل سه برابر سود از فروش تجهیزات خواهد بود. لذا در این دوران کمبود نقدینگی نزد مشتریان، بهتر است کمتر در آمد کنید ولی سود بیشتری ببرید.
ضمناً خدمات نسبت به فروش و بازرگانی سرمایه و ریسک کمتری نیاز دارد. لذا در این دوران مشاغلی که خدمات نگهداری، تعمیرات (با توجه به عدم توانایی مردم در خرید) پیشنهاد می شود.
- خدمات تخصصی و دانش محور: هر چه خدمات برپایه دانش شما با ارزش تر باشد، مشتریان حاضرند پول بیشتری پرداخت کنند. پس سعی کنید که در خدمات به ویژه عمومی خود را با آموزش به تخصص نزدیک کنید.
- کالاهای ضروری : در هر شرایطی حتی شرایط فوق بحرانی مثل جنگ، همیشه مشتریان کالاهای ضروری اولیه خود را خریداری می کنند. مشاغلی که مربوط به تولید و پخش کالای مربوط به مواد غذایی، بهداشتی، دارویی ، ... از این جمله می باشند.
- فرهنگ تغذیه تفریحی: در تحولات فرهنگی اخیر کشورمان روزبه روز موضوع استفاده از غذاهای آماده و همچنین غذاهای سنتی که در بیرون منزل طبخ میشود، افزایش یافته و در حکم تفریح جامعه محسوب می شود. لذا مشاغل مربوط به این موضوع حتی در دوران کاهش نقدینگی همچنان پرطرفدار بوده زیرا مشتریان همواره می گویند این هزینه در مقابل سایر هزینه های دیگر ارزشی ندارد.
- ابتکار عمل: همواره مردم حاضرند پول برای تجربه جدید هزینه نمایند. شما ایده و فکر تکراری نکنید.
توصیه های شغلی در بحران های اقتصادی:
الف - در هر شغلی که هستید هزینه های غیر ضروری خود را حذف کرده و هزینه ای کنید که مستقیماً ارزش آفرین و سودآور باشد.
ب - رعایت اصل احمق ها قابل ملاحظه است : وقتی همه می فروشند شما بخرید و زمانی که همه می خرند شما بفروشید.
پ - در بحران های اقتصادی دندان طمع را بکنید و قبل از پیک افزایش قیمت معامله کنید.
ت - در بحران های اقتصادی حتی المقدور از جابجایی شغلی خود پرهیز کرده و به جای آن به دنبال اصلاح شغلی خود باشید.
ث - از نگرش فروش کالا محور و عبور از نگرش مشتری محوربه سوی مشاغلی بروید که در این دوران، مشتریان حاضر باشند برای آن پول پرداخت کنند.
بحران های اقتصادی یا توهمات اقتصادی
گاهی اوقات بحران های اقتصادی بیشتر تصورات ذهنی افراد است که با شیوع آن شکل توهّم بحران به خود می گیرد. در این خصوص داستان کوتاه و عبرت آموزی نقل شده است:
می گویند پیرمرد بیسوادی که مشکل شنوایی نیز داشت و کمتر در جریان اخبار کشور بود، تصمیم گرفت که کنار جاده از غذاهایی که خود می پزد بفروشد. روزگار گذشت و کاسبی او هر روز رونق بیشتری می گرفت. تا اینکه روزی پسرش به او گفت " پدر خبر نداری که اوضاع کشور بهم ریخته و کار و کسب های جامعه کساد شده است و خلاصه پدر خیلی احتیاط کن." پدر که داشت بدون دغدعه کاسبی می کرد ، از این به بعد مواد اولیه کمتر می خرید و مشتریانش نیز بتدریج کاسته می شدند و بالطبع هر روز درآمد کمتری کسب می کرد، تا اینکه یک روز پسر خود را دید و گفت: " پسرم واقعاً راست گفتی چرا که واقعاً این روزها کسب و کارم کساد شده است؟!!
